بزرگ بودن
گاهی دلت از سن و سالت می گیره ، آخه
آخه بزرگ که باشی باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی.
بزرگ که باشی باید غمخوار کوچولوهای زیادی باشی . باید حواست به همه باشه .
یه موقع کسی از حرفت یا برخوردت ناراحت نشه. و هزار مشکل دیگه که همشون
به خاطر این که بزرگی به سراغت میان . ای کاش کوچک بودیم .
کوچک که بودیم نهایت بازه زمانی دل گرفتن مان به اندازه تبخیر یک قطره شبنم بود.
و به قول شاعر کوچک که بودیم :
رنگ گل جمال دیگر در چمن داشت
آسمان جلال دیگر پیش من داشت
نه مرا سوز سینه بود
نه دلم جای کینه بود
نظرات شما عزیزان: